
میخوام دیگه ریشامو نزنم ، بلند بشه ، جوونه بزنه ، میوه بده ، بهار بشه گل در بیاد ، گنجیشکا آواز بخونن ، با شادی پرواز بکنن ، تنها روی سه پایه ، بشینم توی سایه !
::
::
یکی از خود درگیریهایی که تو این فصل با خودم دارم اینه که پتو رو که میکشم رو خودم گرمم میشه ، میزنم کنار سردم میشه و این داستان تا صبح ادامه داره !
::
::
بنده فوق لیسانس گند زدن دارم ، گرایش موقعیت های خطیر !
::
::
قدیما یه عده بودن تو فامیل که همه ى انگیزشون از عروسى اومدن این بود که بعد عروسى که خیابون بسته میشد برن بین ماشینا و بهشون فرمون بدن !
::
::
اونایى که تا میفهمن یه زبون خارجى بلدى میگن یه خورده برامون خارجى حرف بزن ، اونا دلاى خیلى پاکى دارن ! دیگه از این مودب تر نمیشه گفت …